بدون عنوان
سلام گل قشنگم ... مامانی یه خبر برات دارم داغ داغ .... دیروز برای اولین بار ساعت 2 و نیم بعد از ظهر برای 2-3 ثانیه خودت به تنهایی ایستادی .... .... هوراااااااااااااااااااااااااااا.... وای که چقدر ذوق کردم... بابایی نشسته بود و تو هم کنارش ایستاده بودی اولش از بابایی گرفته بودی ولی خودت دستت رو رها کردی و تلاش می کردی تنهایی بایستی ... این کار رو چند بار تکرار کردی و من و بابایی هم کلی برات احساساتی شدیم ... وای که چه لحظه شیرینی بود ... ... نمی دونم کی می تونی راه بری ولی بی صبرانه منتظرم . جدیدترین شیرین کاریت هم اینه که یاد گرفتی تلوزیون بیچاره رو علاوه بر دکمه های روی خودش با کنترل...
نویسنده :
مامان سارا
10:55